طبیعت دوستی ساختمان ها در تهران!
طبیعت دوستی ساختمان ها در تهران!
طبیعت دوستی ساختمان ها در تهران!
کمتر از ۳۰ سال پیش وقتی رنزو پیانو به عنوان یکی از نوگراترین و آوانگاردترین معماران عصر حاضر برای افتتاح یکی از پروژه های تجاری اش به شرق دور دعوت شده بود در سخنرانی کوتاهی اعلام کرد معماری اجباراً باید با محیط زیست گره بخورد. در آن زمان این سخن احترام گذاشتن به مردمی تلقی شد که با خشم پلاکاردهایی را به نشانه اعتراض به قطع درختان برای ساخت همین عمارت در دست گرفته بودند. اما پیانو آگاهانه از شروع مسیری سخن می گفت که امروز به عنوان یکی از اصول مهم توسعه شهری به آن نگریسته می شود و در شهرهای توسعه یافته آن را همسنگ «توسعه پایدار» می دانند.
گرچه شاید این گونه به نظر برسد که معماری سبز نوعی حرکت سرمایه داری از سوی کشورهای پیشرفته جهان باشد، اما تردیدی نیست که در حال حاضر این کشورهای در حال توسعه و خصوصاً آسیایی هستند که در راه تحول شهرهایشان دست به دامن معماری سبز شده اند، همان گونه که بسیاری از کارشناسان برج ساخته شده در ابوظبی را اولین برج واقعاً سبز جهان می دانند؛ برجی که در همین نزدیکی ما و در یکی از کشورهای منطقه واقع شده است یا شهر چینی در دامنه یانگ تسه که قرار است به عنوان نخستین شهر سبز جهان در سال ۲۰۲۰ به روی مردم گشوده شود.
این گام اگرچه هنوز تا رسیدن به وضعیت شفافی درباره معماری سبز فاصله دارد اما می تواند تلاشی ظرفیت ساز در این حوزه به شمار آید. در این میان معماران، شهرسازان و شارحان آکادمیک معماری و شهرسازی معتقدند چنین نگرشی از سوی فضاهای آموزشی به بافت شهر و مدیران آن انتقال یافته چرا که شهرداری در سال های گذشته آنقدر درگیر با حوزه خدماتی بوده که توان اندیشیدن به چنین موضوعات طولانی مدتی را نداشته است. این در حالی است که مدیران شهری نیز به توسعه پایدار و تسلیم معماری در برابر محیط زیست چندان خوشبینانه نگاه نمی کنند به گونه ای که محمدهادی حیدرزاده مشاور شهردار تهران در امور محیط زیست در این باره گفته است: «مشکل تهران برای توسعه پایدار یکی دو تا نیست.
حتی در جانمایی این شهر که کانون توسعه شده، بررسی های درست و دقیقی صورت نگرفته و وقتی چنین اتفاقی از ریشه افتاده، توسعه پایدار صرفاً می تواند یک حرف باشد. چون با توجه به وضعیت فعلی که باغ ها و بسیاری از عوامل طبیعی از بین رفته اند، برنامه ریزی برای توسعه پایدار از جنبه اکولوژیک تقریباً محال خواهد بود.» بنابراین بیجا نیست که این مقام مسوول بگوید: «در مورد شاخص های توسعه پایدار در تهران شاخص های پایینی داریم!» دکتر بحرینی نیز در کتابی که به بررسی توسعه پایدار پرداخته، آورده است: «به جرات می توان گفت تغییر وضعیت کنونی شهرها (از ناپایداری) و هدایت آن در جهت پایداری، مستلزم یک تحول در تفکر یا یک تغییر بنیادی در نحوه فکر و عمل ماست، لیکن کمتر کسی پا را از این فراتر گذاشته، خصوصیات و راه های عملی چنین تحولی را بیان کرده است.»
به گونه ای که هم کاهش مصرف سوخت در سازه را پوشش دهد و هم کاهش مصرف انرژی در ساخت بنا را. به همین دلیل است که معماران این عرصه به استفاده از مصالح اقلیمی روی می آورند و در بناهای خود از مصالح بوم آورد و منابع انرژی محلی بهره می گیرند و این دومین اصل معماری سبز است. در اصل سوم که به «کاهش استفاده از منابع جدید» شهرت یافته، معماران می کوشند ساختمانی طراحی کنند که استفاده از منابع و مصالح جدید را به حداقل رسانده و در پایان عمر مفید خود، منبعی برای ایجاد سازه های دیگر به حساب آید. این استفاده مجدد می تواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، اما باید به یاد داشت که بازیافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ و پیشینه معماری است.
معماری مدرن با احترامی که برای کاربران قائل شد، ساختمان را در ساختار شهرها به جایگاهی رساند که تمام اصول شهری بر پایه آنها تعریف می شد. اما معماری سبز با شورش علیه این نوع نگاه به تمامی استفاده کنندگان ساختمان احترام می گذارد.
به نظر می رسد اصل احترام به کاربران، ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهان و تخریب لایه ازن داشته باشد اما فرآیند سبز از معماری که شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند، انسان را از این مجموعه خارج نمی کند. گام بعدی معماری سبز قطعاً احترام به سایت است. گلن مورکات معمار استرالیایی می گوید ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند. این گفته یک ویژگی از تعامل میان ساختمان و سایت آن را در خود دارد که برای فرآیند سبز امری ضروری بوده و البته دارای ویژگی های گسترده تری نیز هست. ساختمانی که انرژی را حریصانه مصرف می کند، آلودگی تولید می کند و با مصرف کنندگان و کاربران خویش بیگانه است در نتیجه هرگز زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس نخواهد کرد.
منبع: تبيان زنجان
ارسال توسط کاربر محترم سایت : msjmsj77
طبیعت دوستی ساختمان ها
گرچه شاید این گونه به نظر برسد که معماری سبز نوعی حرکت سرمایه داری از سوی کشورهای پیشرفته جهان باشد، اما تردیدی نیست که در حال حاضر این کشورهای در حال توسعه و خصوصاً آسیایی هستند که در راه تحول شهرهایشان دست به دامن معماری سبز شده اند، همان گونه که بسیاری از کارشناسان برج ساخته شده در ابوظبی را اولین برج واقعاً سبز جهان می دانند؛ برجی که در همین نزدیکی ما و در یکی از کشورهای منطقه واقع شده است یا شهر چینی در دامنه یانگ تسه که قرار است به عنوان نخستین شهر سبز جهان در سال ۲۰۲۰ به روی مردم گشوده شود.
تهران و توسعه پایدارش
این گام اگرچه هنوز تا رسیدن به وضعیت شفافی درباره معماری سبز فاصله دارد اما می تواند تلاشی ظرفیت ساز در این حوزه به شمار آید. در این میان معماران، شهرسازان و شارحان آکادمیک معماری و شهرسازی معتقدند چنین نگرشی از سوی فضاهای آموزشی به بافت شهر و مدیران آن انتقال یافته چرا که شهرداری در سال های گذشته آنقدر درگیر با حوزه خدماتی بوده که توان اندیشیدن به چنین موضوعات طولانی مدتی را نداشته است. این در حالی است که مدیران شهری نیز به توسعه پایدار و تسلیم معماری در برابر محیط زیست چندان خوشبینانه نگاه نمی کنند به گونه ای که محمدهادی حیدرزاده مشاور شهردار تهران در امور محیط زیست در این باره گفته است: «مشکل تهران برای توسعه پایدار یکی دو تا نیست.
حتی در جانمایی این شهر که کانون توسعه شده، بررسی های درست و دقیقی صورت نگرفته و وقتی چنین اتفاقی از ریشه افتاده، توسعه پایدار صرفاً می تواند یک حرف باشد. چون با توجه به وضعیت فعلی که باغ ها و بسیاری از عوامل طبیعی از بین رفته اند، برنامه ریزی برای توسعه پایدار از جنبه اکولوژیک تقریباً محال خواهد بود.» بنابراین بیجا نیست که این مقام مسوول بگوید: «در مورد شاخص های توسعه پایدار در تهران شاخص های پایینی داریم!» دکتر بحرینی نیز در کتابی که به بررسی توسعه پایدار پرداخته، آورده است: «به جرات می توان گفت تغییر وضعیت کنونی شهرها (از ناپایداری) و هدایت آن در جهت پایداری، مستلزم یک تحول در تفکر یا یک تغییر بنیادی در نحوه فکر و عمل ماست، لیکن کمتر کسی پا را از این فراتر گذاشته، خصوصیات و راه های عملی چنین تحولی را بیان کرده است.»
اصول معماری سبز
به گونه ای که هم کاهش مصرف سوخت در سازه را پوشش دهد و هم کاهش مصرف انرژی در ساخت بنا را. به همین دلیل است که معماران این عرصه به استفاده از مصالح اقلیمی روی می آورند و در بناهای خود از مصالح بوم آورد و منابع انرژی محلی بهره می گیرند و این دومین اصل معماری سبز است. در اصل سوم که به «کاهش استفاده از منابع جدید» شهرت یافته، معماران می کوشند ساختمانی طراحی کنند که استفاده از منابع و مصالح جدید را به حداقل رسانده و در پایان عمر مفید خود، منبعی برای ایجاد سازه های دیگر به حساب آید. این استفاده مجدد می تواند در مسیر استفاده از مصالح بازیافت شده یا فضاهای بازیافت شده شکل بگیرد، اما باید به یاد داشت که بازیافت ساختمان ها و عناصر درون آنها بخشی از تاریخ و پیشینه معماری است.
معماری مدرن با احترامی که برای کاربران قائل شد، ساختمان را در ساختار شهرها به جایگاهی رساند که تمام اصول شهری بر پایه آنها تعریف می شد. اما معماری سبز با شورش علیه این نوع نگاه به تمامی استفاده کنندگان ساختمان احترام می گذارد.
به نظر می رسد اصل احترام به کاربران، ارتباط اندکی با آلودگی ناشی از تغییرات اقلیم جهان و تخریب لایه ازن داشته باشد اما فرآیند سبز از معماری که شامل احترام برای تمامی منابع مشترک در ساخت یک ساختمان کامل هستند، انسان را از این مجموعه خارج نمی کند. گام بعدی معماری سبز قطعاً احترام به سایت است. گلن مورکات معمار استرالیایی می گوید ساختمان باید زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس کند. این گفته یک ویژگی از تعامل میان ساختمان و سایت آن را در خود دارد که برای فرآیند سبز امری ضروری بوده و البته دارای ویژگی های گسترده تری نیز هست. ساختمانی که انرژی را حریصانه مصرف می کند، آلودگی تولید می کند و با مصرف کنندگان و کاربران خویش بیگانه است در نتیجه هرگز زمین را به گونه ای آرام و سبک لمس نخواهد کرد.
پوست اندازی شهر
منبع: تبيان زنجان
ارسال توسط کاربر محترم سایت : msjmsj77
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}